امتداد لحظه ها


دلتنگ تو

وقتی دلت خسته شد...



وقتي دلت خسته شــد

ديگر خنده معنايي ندارد ...

فـقـط مي خندي تا ديگران ،

 غم آشيانه کرده در چشمانت را نـبـيـنـنـد !

وقتي دلت خسته شــد ،

ديگر حتي اشکهاي شبانه هـم آرامت نمي کنند ...

فـقـط گريه مي کني چون به گريه کردن عادت کرده اي !

وقتي دلت خسته شــد ،

ديگر هيچ چيز آرامت نمي کند به جز دل بريدن و رفتن ...!


وقتي دلت خسته شــد

نمی نویسم

نمی نویسم …

کــه کـلـمـات را الــوده نـکـنـم بـه گـنـاه…

گـنـاهـی کـه از ان مــن اسـت…

نمی نویسم …

تـا سـکـوت را بـیـامـوزمـ….

نـمـی نـویـسـمــ….

تـا احـسـاسـاتم را مـحـبـوس کـنـمــ….

تـا نـخـوانـی

نـدانـی….



نمی نویسم...

ادامه نوشته

دیشب


 دیشب با خدا دعوایم شد...

با هم قهر کردیم ...

فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد 

رفتم گوشه ای نشستم ....

چند قطره اشک ریختم...

 و خوابم برد

صبح که بیدار شدم ...

مادرم گفت:

نمیدانی از دیشب تا صبح چه " بارونی " می آمد...


دیشب با خدا دعوایم شد...

فلانی...

هی فلانی....

میدانی؟

می گویند رسم زندگی چنین است!

می آیند....

می مانند.....

عادت می دهند.....

و می روند... 

و تو در خود تنها می مانی.

راستی نگفتی!!

رسم تو نیز چنین است؟

مثل همه ی فلانی ها؟؟؟؟


هـــی فلانــــی...

عاشقانه و تاثیر گذار

عاشقانه و تاثیر گذار

عاشقانه و تاثیر گذار